بگذار قلم را به غزل بسپارم
شاید گره ای باز شود از کارم
پرسید: مگر تو هم غزل می گوئی؟
گفتم: په نه په! فقط رباعی دارم !
::
::
::
از راننده اتوبوس میپرسم چقدر شد؟
می گه ۳۵۰ بهش ۴۰۰ تومن دادم
می گه یه نفری؟
پ نه پ کل اتوبوس مهمونه من
::
::
::
زنگ زدیم آتش نشانی می گه جایی آتیش گرفته؟
پ نه پ زنگ زدم ببینم امشب خونه ای بیایم مهمونی
::
::
::
سر جلسه به جلوییم می گم سوال ۳ بلدی ؟ میگه آره می خوای ؟
میگم پَ نَ پَ نگرانت بودم می خواستم اگه ننوشتی بت بگم
::
::
::
فامیلمون اومده آکواریومم رو دیده می گه غذای مخصوص بهشون میدی؟
پ نه پ پول تو جیبی میدم بهشون خودشون میرن واسه خودشون غذا می خرن
::
::
::
ایستک خریدم ، در باز کن رو دادم به دوستم
میگه : با این بازش کنم ؟!!!
میگم پ نه پ !!! روش راست کلیک کن!
اوپن ویت رو بزن ! با اینترنت اکسپلور بازش کن !!
::
::
::
بعد از اینکه دو ساعت تو صف عابر بانک واستادم تا پول بگیرم یارو برگشته می گه:
آقا ببخشید سالمه؟ میگم پ ن پ مریضه اینم صف عیادت کننده هاست
::
::
::
یارو اومده می بینه همکارم توی اتاق نیست باز می پرسه خانم فلانی نیست؟
پـــ نه پـــ هستن. افتادن پشت اون کمد. با خط کش بزن در بیاد
::
::
::
بهش می گم : زود باش دمپاییتو بده تا سوسکه نرفته
میگه : مگه میخوای بکشیش؟
پ نه پ می خوام بدم سوسکه پاش کنه نجس نشه
::
::
::
تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده ۴ لیتری تکون میدیم
طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟
پ نه پ می گیم هورا هورا ما هم از این دبه ها داریم
::
::
::
به بابام میگم پول بده
میگه اونی که دو روز پیش گرفتی چی شد؟ نکنه همشو خرج کردی؟
تا اومدم بگم پـَـ
زد تو دهنم نذاشت حرف بزنم
من فقط می خواستم بگم پس اندازشون کردم
::
::
::
لیلی به مجنون گفت : همه این کارارو می کنی برا من ؟
مجنون : پَ نه پَ من عاشق آنجلینا جولی ام ، تو حریف تمرینی هستی !
::
::
::
دارم چایی میخورم داغ داغ سوختم ، بابام میگه : سوختی ؟
میگم : پ نه پ رفتم مرحله بعد !!!
::
::
::
مانتوش بیشتر شبیه جلیقه آرایششم که شبیه جن شده
موهاشم مثل آنشلی قرمز کرده و باید با میکروسکوپ روسریشو دید
می گه به نظرت برم بیرون گشت ارشاد می گیرم ؟
پ ن پ می برنت صدا و سیما تو برنامه‌ی زلال احکام به سوالات شرعی مردم پاسخ بدی
::
::
::
زنگ زدم عکاسی نوبت بگیرم واسه عکس گرفتن
دختره گوشی رو برداشته ، میگم ببخشید خانم امروز وقت خالی کی دارید ؟
میگه واسه عکس گرفتن ؟
پ ن پ واسه اینکه با خونواده خدمت برسیم
بعد می خنده میگه ۶ وقت داریم
بهش میگم قبل از ۶ هم کسی نوبت داره ؟
پ ن پ امروز رو کلا واسه همسر آیندم خالی کردم
::
::
::
رفتم دم مغازه به فروشنده می گم قرص پشه داری؟
می گه واسه کشتنش می خوای؟
پـَـ نه پَــ، برای سردردش می خوام!
::
::
::
دستمال کاغذی گرد کردم گذاشتم تو بینی م
مامان بزرگم میگه بینیت خون اومده؟
پ نه دیدم از دماغم داره هوا میاد
گفتم حتما پنچر شدم فعلا اینو رد کنم که بادم خالی نشه
::
::
::
صدای رعد و برق میومد؛ خالم میگه: صدای رعد و برقه ؟ من گقتم : پـ نــ پــ سیم های ابرها قاتی کرده داره جرقه میزنه
::
::
::
یه طوطی گرفتم دوستم اومده دیده میگه ا طوطیه گفتم په نه په یا کریمه با فتو شاپ تقیرش دادم
::
::
::
رفتم عابربانک، یارو داره جون میکنه با دستگاه کلنجار میره بعد ده دقیقه برمی گرده میگه شما هم کار داری؟ پ ن پ پیک موتوری ام وایسادم نامه اداری تونو تایپ کنین ببرم.
::
::
::
بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین
تازه می پرسه خورد به دستت؟
پ ن پ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم
دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم عجب گلی بود
پیامک های جدید فلسفی مهر ماه 92